خوش خیال (گفت و شنود)
نوشته شده به وسیله ی رضا در تاریخ 88/10/30::
گفت: مردم اوکراین با 95 درصد آرای خود به رقیب انتخاباتی یوشچنکو این رئیس جمهور نارنجی را که آمریکایی ها در جریان کودتای مخملی به مردم این کشور تحمیل کرده بودند کنار گذاشته و فاتحه کودتای مخملی را خواندند.
گفتم: حیوونکی آمریکا و اسرائیل را بگو که با چه مصیبتی روبرو شده اند.
گفت: مردم اوکراین از این که فریب آمریکا را خورده بودند عصبانی هستند و اعلام کرده اند، ما رئیس جمهوری می خواهیم که به منافع کشورش فکر کند نه به منافع آمریکا و انگلیس.
گفتم: ولی آمریکا و انگلیس و اسرائیل در ایران بلافاصله بعد از شروع کودتای مخملی تودهنی سختی خوردند. حیوونکی نتانیاهو که با ذوق زدگی از سران فتنه به عنوان «بزرگترین سرمایه اسرائیل» یاد می کرد!
گفت: سران فتنه را بگو که از حمایت آمریکا و اسرائیل چقدر ذوق زده شده و هنوز هیچی نشده برای مردم ایران رجز می خواندند و خودشان را بر کرسی قدرت تصور می کردند!!
گفتم: پدری با دو تا از بچه هاش توی پیاده رو قدم می زد یکی از بچه ها به اون یکی گفت؛ اگر بابا در قرعه کشی بانک یک خودرو برنده بشه، من جلو می نشینم و دیگری گفت؛ نه خیر! من می نشینم و به همین علت با هم دعوایشان شد. ناگهان پدرشان برگشت و با عصبانیت گفت؛ کاری نکنید که بزنم روی ترمز و هر دو تون رو از ماشین بندازم بیرون!!
کلمات کلیدی : گفت وشنود
گفتم: حیوونکی آمریکا و اسرائیل را بگو که با چه مصیبتی روبرو شده اند.
گفت: مردم اوکراین از این که فریب آمریکا را خورده بودند عصبانی هستند و اعلام کرده اند، ما رئیس جمهوری می خواهیم که به منافع کشورش فکر کند نه به منافع آمریکا و انگلیس.
گفتم: ولی آمریکا و انگلیس و اسرائیل در ایران بلافاصله بعد از شروع کودتای مخملی تودهنی سختی خوردند. حیوونکی نتانیاهو که با ذوق زدگی از سران فتنه به عنوان «بزرگترین سرمایه اسرائیل» یاد می کرد!
گفت: سران فتنه را بگو که از حمایت آمریکا و اسرائیل چقدر ذوق زده شده و هنوز هیچی نشده برای مردم ایران رجز می خواندند و خودشان را بر کرسی قدرت تصور می کردند!!
گفتم: پدری با دو تا از بچه هاش توی پیاده رو قدم می زد یکی از بچه ها به اون یکی گفت؛ اگر بابا در قرعه کشی بانک یک خودرو برنده بشه، من جلو می نشینم و دیگری گفت؛ نه خیر! من می نشینم و به همین علت با هم دعوایشان شد. ناگهان پدرشان برگشت و با عصبانیت گفت؛ کاری نکنید که بزنم روی ترمز و هر دو تون رو از ماشین بندازم بیرون!!
کلمات کلیدی : گفت وشنود