اقلیت نانجیب!!!
نوشته شده به وسیله ی رضا در تاریخ 89/11/16::
انصافا اقلیت مجلس ششم علاوه بر نجابت، فعال بود. اعتراض می کرد، بیانیه می داد، نطق می خواندند، بحث می کردند و... و جالب اینکه در برخی موارد همچون دفاع از حقوق هسته ای که همرای فراکسیون اکثریت(اصلاحطلبان) بود، با آنها همراهی می کردند و به جای صدور بیانیه جداگانه، از بیانیه آنها حمایت می کردند.
اکنون اما حکایت اقلیتی های مجلس هشتم است. از این نکته بگذریم که این فراکسیون در بهارستان کمکار است و اعضایش رغبتی برای عضویت و فعالیت در آن ندارند و از ترس مردم ترجیح میدهند عضویتشان را کتمان کنند، جهتگیری این فراکسیون نه تنها همسو با نظام نیست که ظاهرا تنها بر مدار "نگاتیویسم" می چرخد. تقریبا دیگر اثبات شده که تنها اصلی که در فراکسیون اقلیت مجلس هشتم به رسمیت شناخته می شود و همه اعضا به آن پایبند هستند، مخالفت با دولت است. فرقی نمی کند که تصمیمات در جهت منافع ملی یا بر خلاف آن باشد، قانونی باشد یا غیرقانونی، چنانچه سنگی جلوی پای دولت بیندازد، کافیست.
این ماجرا آنقدر غمانگیز است که در مواردی این فراکسیون آراء سالهای گذشته خود را هم فیالمثل برای "گرفتن حال احمدینژاد" پس می گیرد. شاید بپرسید، دلیلت چیست و چرا در مورد سی چهل نماینده که منتخب مردم هستند و از فیلتر شورای نگهبان گذشته اند و قسم خورده اند که پاسدار قانون اساسی باشند و انسانهای شریفی هستند و... چنین قضاوت می کنید؟!
همگی خوب به یاد داریم که به هنگام رای اعتماد کابینه دهم، لیدرهای این فراکسیون در مخالفت با وزرای پیشنهادی سخن راندند و اعضای آن بطرزی یکپارچه و حماسی! تقریبا به همه اعضای کابینه رای منفی دادند تا باز هم همان حرف مهندس موسوی را تکرار کنند که احمدی نژاد هیچ نقطه مثبتی ندارد. تاسفبارترین رای منفی این گروهک اما به سردار احمد وحیدی وزیر پیشنهادی دفاع بود که در آن روزها تحت حملات شدید محافل صهیونیستی دنیا قرار داشت. (بخاطر سناریوی بمبگذاری آمیا در آرژانتین) صهیونیستها و آمریکاییها از نمایندگان خواسته بودند که به وحیدی -که فردی غیرسیاسی و دارای سوابقی شایسته و رزمنده ای مجاهد بود- رای اعتماد ندهند. فراکسیون اکثریت به ندای بیگانگان پاسخ مثبت داد. جانفشانی وحیدی برای ایرانزمین تا آنجا بود که از سوی برخی دول غربی مورد تعقیب قرار گرفته بود.
پس از تشکیل دولت هم هرگاه بحث استیضاح وزرا به میان آمده، پای ثابت آن دوستان اقلیت بوده اند. در مجلس چنین شده که هر کسی گفتاری یا کرداری بر علیه دولت داشته باشد، اقلیتی ها پشت سرش میایستند. رفاقت تازه آنها با آقای لاریجانی، پیوند با علی مطهری و رای به وی برای عضویت در هیات نظارت بر مطبوعات و همراهی گهگاه با امثال احمد توکلی هم از همین سنخ است.
دوستان اقلیت به هر طرح و مصوبه ای که در ضدیت با دولت باشد یا چوب لای چرخ دولت بگذارد، رای مثبت می دهند. نمونه آخر آن انحلال سازمان تربیت بدنی و تبدیل آن به وزارتخانه و حمایت از برنامه پنجم (آن بخش هایی از برنامه که دستخوش تغییر شد) بر علیه دولت همچون تحدید اختیارات رییس جمهور است.
گرچه این نمایندگان اندکی قبلتر تصویب کرده بودند که تعداد وزارتخانه ها از 21 وزارتخانه به 17 وزارتخانه کاهش یابد، اما چون دولت مخالف بود، آنها موافق تبدیل سازمان تربیت بدنی به وزارتخانه شدند. طبیعتا در این صورت قدرت مانور رییس جمهور در این سازمان کاهش می یابد و همین بس است. غیرقانونی بودن، قربانی کردن سازمان ملی جوانان و تغییر ماهیت این دو سازمان، دردسرآفرینی برای ورزش و فدراسیون های ورزشی ایران در دنیا، مخالفت روسای فدراسیون ها، ضرر و زیان های ملی و بین المللی، غیرکارشناسی بودن و... کشک!
در ماجرای دانشگاه آزاد تا آخرین قطره خون پای جاسبی ایستادند چون احمدی نژاد وعده داده بود که دانشگاه آزاد را آزاد خواهد کرد.
بودجه مجمع تشخیص مصلحت و مرکز تحقیقات آن در لایحه بودجه پارسال افزایش یافت. اقلیت پشتیبان بود چون فیالحال مجمع بهترین ابزار برای مقابله با دولت است.
وقتی منوچهر متکی برای تصدی وزارت امور خارجه به مجلس معرفی شد، اقلیتی ها رسما مخالف بودند، کواکبیان عضو "صدابلند" این فراکسیون در مخالفت با متکی صحبت کرد و سیاست خارجی دولت نهم را زیر سووال برد. همین که متکی عزل شد، بلااستثنا همه اعضای این فراکسیون از وی تقدیر کردند و دورانش را درخشان دانستند. در این قصه حتی با اکثریت هم همراه شدند چرا که متکی با دلخوری از دولت رفته بود. به زودی یادشان رفت که چقدر همین متکی را به مجلس کشانده بودند و به بهانه های واهی مورد سووالش قرار داده بودند.
بگردید، خوب بگردید، کمتر جایی پیدا می کنید که یکی از اعضای این فراکسیون یکی از کارها و سیاست های دولت را تایید کرده باشد اما تا دلتان بخواهد نق می زنند و سیاهنمایی می کنند. حتی در بحث های کلان و بین المللی هم حمایتشان را دریغ می کنند.
خوب به یاد داریم که لوایحی معروف به لوایح دوقلو (لایحه اصلاح قانون انتخابات مجلس و لایحه تبیین حدود وظایف و اختیارات رئیس جمهور) از سوی دولت اصلاحات به مجلس ششم ارایه شد. این لایحه مورد حمایت تمامقد اصلاحطلبان مجلسی و دولتی وقت بود. آنها آنقدر ذوقزده بودند که در عرض چند دقیقه این لایحه را در کمیسیون امنیت ملی مجلس ششم به ریاست میردامادی تصویب کردند. عباس عبدی از اعضای ارشد حزب مشارکت (حزبی که دولت و مجلس را در دست داشت) طی مصاحبه ای با روزنامه آفتاب یزد در 25 شهریور 81 در این باره می گوید: «در صورت تأیید نشدن کامل این دو لایحه، اصلاح طلبان از حاکمیت خارج خواهند شد؛ زیرا عملاً کاری از دست آنها برنخواهد آمد تا به مطالبات مردم پاسخ دهند. خروج از حاکمیت هم شامل استعفای دستهجمعی رئیس جمهوری و نمایندگان مجلس ششم است ... بقای نظام در گروه تصویب و تأیید لایحه تبیین اختیارات رئیس جمهوری و اصلاح قانون انتخابات است ... جز تصویب و تأیید این لوایح، هر برخورد دیگری که با آنها صورت گیرد، نه تنها مشکلات نظام را حل نخواهد کرد بلکه ممکن است به فروپاشی نیز منجر شود»
طبق لایحه حدود وظایف اختیارات رییس جمهور، رییس قوه مجریه می توانست حتی رهبری را نیز مجازات کند!! و البته همچنین روسای سایر قوا، فرماندهان نظامی و...
ملاقات با سران فتنه، ایجاد تردید و یاس در جامعه، بلوا و.. پیشکش. البته اینها چندان خطرناک نیستند چرا که چون اعتقاد چندانی به راهشان ندارند، با آب نباتی، مثبت می شوند.
اکنون که دیگر دولت دست اصلاحطلب جماعت نیست، نظر اصلاح طلبان مجلس هشتم برگشته است، آنها حتی مصمم هستند که اختیارات رییس جمهور را که طبق قانون اساسی به رسمیت شناخته شده محدود کنند چرا که به قول جرج بوش پسر "هر که با ما نیست بر ماست". باورتان می شود؟
سال هاست که فریاد قانون، قانون" این جماعت گوش فلک را کر کرده بود، مدت ها بود که داعیه قانون گرایی حضرات تا آسمان رفته بود اما حالا که پای خودشان در میان است، ترجیح می دهند زیر حرف خود بزنند اما از حصار تنگ منافع شخصی و باندی خارج نشوند. کاش اینقدر وقت مملکت و مجلس را بخاطر تکرار ... هرز نداده بودند.
حالا در قرن 21 و هزاره سوم هستیم!
راست گفته اند که تفکر دوران اصلاحات به زبالهدان تاریخ پیوسته است.
کلمات کلیدی : هاشمی، کواکبیان، اصلاح طلبان، مجلس شورای اسلامی، اقلیت نا نجیب