سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پاسخ چندصد طلبه حوزه علمیه قم به شب نامه بی ادبانه و سکولاریستی،

جرم مصباح آن است که عمار امام خامنه ای است/ معنای رایمان به احمدی نژاد84و88/حمایت ما، حمایت از علم و بصیرت به معنای حقیقی کلمه و صفاست
پس از انتشار شب نامه ای توهین آمیز علیه علامه مصباح یزدی در سایت های منسوب به ستاد قالیباف، جمعی از طلاب حوزه های علمیه قم در دلنامه ای خطاب به ایشان، این اقدام را محکوم کردند. 
 
به گزارش رجانیوز، متن این نامه و اسامی امضاکنندگان آن در ادامه می آید:
 
  
ای مصباح
سوالی کهنه دارم، چرا تو را مستحق مجازات می دانند؟ مگر تو کیستی و چیستی؟ چرا تو را افراطی و احساسی خطاب می کنند؟ چرا تو را حتی کارشناس سیاسی نمی دانند؟ چرا توصیه می کنند در سیاست دخالت نکنی؟ چرا میان مقدسات و سیاست جدایی می افکنند؟ مگر دین از سیاست جداست؟ مگر باز معاویه تازه به حکومت رسیده تا ندای او از سوی برخی، به نام طلاب به گوش برسد که (من برای نماز و روزه با شما نجنگیدم، (ولکن لآمُرَ علیکم) بلکه می خواستم امیر شما باشم)؟ جرم تو چیست؟
 
ای مصباح تو مجرمی؟!
ما پاسخی تازه داریم تو مجرمی!!
جرم تو آن است که آرمان خمینی و خامنه ای را بر سر دست گرفته ای و پایداری بر آن را سرلوحه مرامت قرار داده ای.
 
ما با همه وجود هم اکنون و نیز روز قیامت عندالله شهادت داده و خواهیم داد که سخن شما، جز سخن امام خامنه ای در 24 اردیبهشت 92 نیست که فرمود: (معیار اصلى این است که کسانى سر کار بیایند که همتشان بر حفظ عزت و حرکت کشور در جهت هدفهاى انقلاب باشد. آنچه ما در این سالهاى طولانى از خیرات و برکات به دست آورده‌ایم، به برکت هدفهاى انقلاب بوده است؛ هر جائى که ما کم آوردیم، عقب ماندیم، شکست خوردیم، به خاطر غفلت از هدفهاى انقلاب اسلامى و هدفهاى اسلامى بوده است. کسانى سر کار بیایند که مصداق: «انّ الّذین قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقاموا» باشند؛ اهل استقامت، اهل ایستادگى باشند؛ زرهى پولادین از یاد خدا و از توکل به خدا بر تن خودشان بپوشند و وارد میدان شوند)
 
ای مصباح 
جرم تو آن است که با دو دسته سر سازش نداری؛ اول با کسانی که به معنای حقیقی کلمه، الله نمی گویند و لوازم گفتن الله را تا همه عرصه های زندگی فردی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، عمرانی، سبک زندگی، تمدنی و ... درک نمی کنند یا بدان پایبند نیستند و دوم با کسانی که تاب و تحملِ استقامت و پایداری حتی تا مواجهه شدید فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و .... با استکبار برای دهها و صدها سال را ندارند.
 
این دو دسته چه بخواهند و چه نخواهند، چه بدانند و چه ندانند، انقلاب اسلامی را بدون ریشه ها و اهدافش فهم و معرفی می کنند. این انقلاب، دیگر انقلابِ خمینی نیست. قطع انقلاب از ریشه ها و اهدافش، خیانتی بزرگ به امام و شهداست و تو مانع آنی. تو حلقه وصلی. تو می گویی انقلاب اسلامی از ایمانِ خالص به خداوند متعال و ولایت معصومین، ریشه گرفته و در پیوندِ ولایی امام و امت تجلی یافته و از مسیر تحقق عدالت، به دنبال تحققِ تمدن اسلامی و عبودیت محض خداوند متعال است و این همه جز با درگیری همیشگی و همه جایی تاریخی با طاغوت های درون و برون ممکن نیست.
 
جرم تو آن است که به بسیاری آموخته ای اصلح کسی است که مسلح به گفتمان انقلاب اسلامی و ملتزم به لوازم عملی آن است. این یعنی اطاعت محض از امامِ امت و احساس نوکری محض در برابر امتِ امام و در یک کلام نرمش و خضوع در برابر امام و امت و نیز سرسختی و نفوذناپذیری در برابر ویژگان و دشمنانِ امام و امت؛ که با به کارگیری تخصص های لازم، کارآمدی مورد نیاز برای دستیابی به اهداف انقلاب را به ارمغان خواهد آورد.
 
جرم تو آن است که چنان بصیرتی از خود نشان می دهی که گاه حتی سرداران بصیرت نیز از درک افق والای بصیرتت، عاجز می مانند. بسیارند کسانی که دین را از دنیا و اجتماع و سیاست جدا نمی دانند؛ اما این هنر توست که دین را نه شعاری و زینتی بلکه با اقتدا به خمینی و خامنه ای به صورت محوری وارد عالم سیاست کرده ای. جرم تو آن است که قواعدی دیگر به منطقه حفاظت شده سیاست آورده ای. قواعد تو برای سیاسیون عجیب است. دخالت دادن دین تا این حد که شما دخالت می دهید حتی برای بسیاری از دلسوزان انقلاب نیز درک کردنی نیست. 
 
جرم تو آن است که در مسیر پایداری بصیرانه بر گفتمان انقلاب اسلامی، از هیچ چیز خوفی نداری، اگر آلوده شدگان به چرب و شیرین دنیا، در هیاهوی مغالطات خود، شنیدن بیان و منطق و استدلال محکمت را سخت کنند با جان و آبرو به میدان میایی. جرم تو آن است که فقط به تکلیف عمل می کنی. ما می دانیم که تو تارک دنیایی و اگر نبود دستور و امر الهی، بر خلاف بسیاری، حتی قدم در عالم سیاست و قدرت نمی گذاشتی. 
 
جرم تو آن است که نقش عمار را برای خامنه ای ایفاء می کنی. سپر بلای ولی شده ای و تیرهای دشمن به جای امامت، به تو اصابت می کنند. خوب می دانند: اگر عمار را زدی، تشخیص حقانیتِ ولی، برای عموم مردم و بسیاری از نخبگان سخت و ناممکن می گردد.
 
ای مصباح تو محکوم به حبسی؟!
به دلیل جرایم متعدد فوق، تو را محکوم به حبس می کنند. حبس در فضای علمی و در حوزه. غافلند از اینکه مصباح، فقط سرمایه ای علمی و فلسفی نیست. بلکه او سرمایه ای اخلاقی و معنوی، فرهنگی و سیاسی و نیز سرمایه ای جهادی است. حبس مصباح در حوزه علم و فلسفه، خدمت به جامعه و اسلام نیست. این چشمه جوشان معارف و ارزشهای ناب اسلامی باید مسیر ناب اسلام را در منجلاب اسلام های ناب آمریکایی یا اسلام های انحرافی یا اسلام های التقاطی یا اسلام های فتنه گر یا اسلام های مخلوط با هواهای نفسانی، روشن کند. مصباح باید در وسط معرکه و میدان باشد. اگر کار دست اینان می بود به امام هم توصیه می کردند که یک شخصیت فقهی و اخلاقی باقی بماند و خود را با ضد ارزش ها درگیر نکند. 
 
ای مصباح
اینان از نتیجه دعای امام عصر (عج) برای احمدی نژاد که تو نقل کرده ای؛ سوال می کنند؛ آیا نمی دانند دعای امام عصر (عج) برای احمدی نژاد، حیاتی دوباره به گفتمان انقلاب اسلامی بخشید و انقلاب را به ریل و مسیر اصلی بازگرداند. البته احمدی نژاد می توانست در این مسیر بماند و مفتخر به این افتخار باشد، اما نماند و نشد.
 
اگر گفتمان تو نبود، احمدی نژاد انتخاب نمی شد و گفتمان انقلاب اسلامی چنین حیاتی نمی یافت. خراب شدن احمدی نژاد امتحانی بود برای تو و ما و همه. و تو چه خوب امتحان پس دادی. اولین موضع گیری ها در مقابل احمدی نژاد از سوی قوی ترین و راسخ ترین حامی او نمایان شد. این را جز تقوا چه می توان نام نهاد. این کار تو برای بسیاری عجیب است اما اگر قوم گرا و قبیله گرا می بودی، دیگر برایشان عجیب نبود. تو را نمی فهمند، چون مانند آنان حزب گرا و قبیله گرا نیستی. تو را نمی فهمند چون در دفاع از ارزشهای اسلام و انقلاب، جز تکلیف ملاحظه هیچ چیز حتی خودت را نمی کنی؛ نه جسم و جانت را مراقبی؛ نه از آبرویت خوفی داری.
 
اینان نمی دانند احمدی نژاد 84 در احیای گفتمان انقلاب اسلامی چنان نقشی آفرید که اگر صدها احمدی نژاد 92 پشت در پشت هم قرار گیرند، نخواهند توانست خدمتِ بزرگِ احمدی نژاد 84 را از بین ببرند. احمدی نژاد بت هایی را شکست که دیگر حتی توسط خود او دوباره ساختنی نیستند، احمدی نژاد ارزش هایی را احیاء کرد، که متکی به احمدی نژاد نیست، تا با کم آوردن او، به آنها خللی وارد شود. احمدی نژاد هرگز نخواهد توانست بر خرمنی که خود برای انقلاب فراهم آورده، آتشی بیفکند. این آتش حداکثر خود او و اطرافیانش را فرا خواهد گرفت. 
 
اینان - که به احتمال بسیار قوی، طلبه نیستند و یا اگر هستند به دلیل سخیف و سبک بودنِ اعاهایشان حتی شجاعت آن را ندارند که با ذکر نام خود سخن بگویند - نمی دانند که رای ما به احمدی نژاد 84، رای به احیای گفتمان انقلاب اسلامی و رای ما در سال 88 به او، رای به نماد گفتمان انقلاب اسلامی بود. ما هم به حمایت دیروزمان از احمدی نژاد به دلیل حمایت او از گفتمان انقلاب، افتخار می کنیم؛ هم به رویگردانی امروزمان از او، به دلیل رویگردانی او از گفتمان انقلاب. اگر رای ما در سال 84 به احمدی نژاد نبود، یا در سال 88 به او رای نمی دادیم، امروز در سال 92 به کسی در حد و اندازه احمدی نژاد قانع می بودیم. اما اینک بسیار بالاتر از او را می خواهیم. این است معنای سخن حیکم فرزانه انقلاب که رئیس جمهور بعدی باید نقاط قوتِ رئیس جمهوری فعلی را داشته باشد منهای نقاط ضعفش و این یعنی ارتقاء گفتمان انقلاب اسلامی.
 
اما قدر شیعه خوب را امام خوب می داند و قدر پیرو خوب را ولی خوب. شما را امام خامنه ای می شناسد. او قدر شما را می داند. «بنده هم به سهم خودم قدر آقای مصباح را می‌دانم. واقعا می‌دانم که ایشان در کشور و برای اسلام چه وزنه‌ای هستند و حقا و انصافا ما امروز نظیر ایشان را – حالا به این تعبیر بگوییم – خیلی نادر نظیر آقای مصباح ممکن است وجود داشته باشد با این وزانت علمی و عمق علمی و احاطه و وسعت و با این آگاهی و بینش و صفا، این سه جهت در ایشان جمع است؛ هم علم، هم بصیرت به معنای حقیقی کلمه و هم صفا. این سه تا با هم در وجود ایشان خیلی ارزشمند است. (منزل آیت الله مصباح یزدی 20/11/89)
حمایت ما از مصباح، حمایت از شخص نیست، حمایت از علم و بصیرت به معنای حقیقی کلمه و صفاست.
حمایت از مصباح، حمایت از عمارِ خامنه ای است.


کلمات کلیدی : ایت الله، علامه مصباح، یزدی، نامه، چند، صد، طلبه، قم، بصیرت، حمایت، شب، نامه، تخریب، رئیس، جمهور، دعای، امام زمان (عج)، گفتمان، انقلاب، ف88

آپلود عکس

آپلود عکس

... ...