آقای رئیس جمهور! اساسا برای توده مردم، \شناسنامه\ و حق انتقاد از
نوشته شده به وسیله ی رضا در تاریخ 93/2/11::
گروه سیاسی جهان نیوز: "منتقدان دولت، جناحی و وابسته به احزاب و گروههای سیاسی و برهم زننده آرامش کشور هستند و انتقادات آنان نسبتی با دغدغهها و مشکلات مردم ندارد؛ بنابراین باید شناسنامه و وابستگیهای سیاسی خود را رسما اعلام کنند و آنگاه اگر حرف و نقدی دارند از دولت فراجناحی که کنار ملت و در جبهه مقابل منتقدان ایستاده، بیان کنند."
گرچه این دقیقترین برداشت از سخنان پرابهام رئیس جمهور در مراسم افتتاحیه بیست و هفتمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران نیست اما شاید نزدیکترین برداشتی است که میتوان از آن کرد.
حجت الاسلام حسن روحانی در این سخنان گرچه گفت "نقد حق همه است" اما در عین حال عنوان کرد: "پسندیده نیست این است که با پول مردم و بیت المال مردم از دولتی که منتخب مردم است و با رای اکثریت شروع به کار کرده است کسی بخواهد به جای نقد تخریب را شروع کند. ما از همه می خواهیم با شناسنامه حرف بزنند و بگویند وابسته به کدام جناح هستند، با نام جناح خود سخن بگویند نه با نام ملت ایران، ملت ایران راهش روشن است، ملت ایران به دنبال آرامش و اعتدال است، به دنبال پیشرفت و اخلاق است؛ اگر گروهی می خواهند ذهن مردم را از تعالی اخلاقی بازدارند یا با اتهام و تخریب و دروغ بر اخلاق جامعه ضربه وارد کنند یادشان
باشد امسال سال فرهنگ و اقتصاد است، نه سال تخریب نه سال دروغ و نه سال مشغول کردن مردم به حوادث غیر واقعی و رویدادهای تخیلی که از ذهن کوچک برخی بر می خیزد."
در این چند جمله عناوین دیگری همچون "کوچکی ذهن" به کسانی که آقای روحانی "تخریبگر" نامیده، نسبت داده شد. اما درباره سخنان رئیس جمهور چند نکته قابل ذکر است:
1. رئیس جمهور محترم بر چه مبنایی، منتقدان دولت را "جناحی" و وابسته و در عین حال، خود و دولتش را فراجناحی توصیف میکند. معیار و متر چنین ادعایی چیست؟ با وجود شعارهای متعدد رئیس جمهور درباره آزادی بیان و نقد، این معنایی جز استبداد و خودرایی دارد؟
2. به فرض پذیرش ادعای رئیس جمهور درباره تخریبگر بودن منتقدان دولت – که بنابر شواهد متعدد، قطعا نادرست است – و استفاده آنان از پول بیت المال برای تخریب "دولت منتخب"، آیا ایشان فراموش کردهاند که در دولت سابق توپخانه رسانههای اصلاحطلب و افراطی که از پول ملت تزریق میکنند، به سمت عملکردهای ارزشی دولتمردان و در عین حال حامی اقدامات انحرافی برخی مقامات دولت بود؟ چرا در آن زمان آقای روحانی و دوستانش اعتراضی به آن رویه نداشتند که حتی خود همسوی برخی موجها بودند؟ این دوگانگی چگونه قابل توجیه است؟
3. رئیس جمهور محترم بهتر است معنی صریح "طلب کردن شناسنامه از منتقدان" را بیان کنند. زیرا ابعاد این موضوع، گسترده و پر از ابهاماتی که بجای فراهم کردن زمینه انزوا و بستن دهان منتقدان –که گویا خواسته دولت است- منجر به گیرافتادن دولتمردان در موج جدید انتقادات میشود. وقتی رئیس جمهور شعار "نقد حق همه است" را سر میدهد، تقاضای شناسنامه از منتقدان چه مبنایی دارد؟ طبق این گفته آقای روحانی، یعنی هیچ یک از منتقدان دولت غیرجناحی نیستند و نیز توده مردم انتقادی از دولت ندارند و اگر انتقادی هم مطرح شود، بی شک از یک گروه و حزب سیاسی تخریبگر برآمده است! آیا واقعیت فضای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه همین است؟ آیا مردم که با توجه به گفته رئیس جمهور "بیشناسنامه" محسوب میشوند، اساسا حق بیان انتقاد از دولت را دارند؟!
4. اگر بنا برای
ارائه شناسنامه برای نقد دولت باشد، آیا حمایت از دولت شناسنامه نمیخواهد؟ آیا هر گروه و حزب سیاسی و غیر سیاسی داخلی اعم از اصولگرا، اصلاحطلب، مستقل، فتنهگر، ضدانقلاب، بهایی، سلطنتطلب، منحرف و... بدون ارائه شناسنامه میتواند در جرگه حامیان دولت باشد؟ طبق گفته رئیس جمهور فقط نقد دولت است که نیاز به ارائه مشخصات دارد اما برای حمایت از دولت حتی ضدیت با اسلام و اصل نظام و انقلاب هم مانعی ایجاد نخواهد کرد و هیچ گروهی نیاز به شناسنامه ندارد.
5. در سال 88 جریان فتنه که جبهه ای بزرگ از برخی خواص بیبصیرت و احزاب منحلشده تا سازمان سیا و موساد را در بر میگرفت، چرا آقای روحانی و هیچ یک از دوستانش از ضرورت ارائه شناسنامه برای مشخص شدن مخالفان و حامیان ولایت فقیه و انقلاب سخن نگفت؟ تا به امروز هم هجمههای افراطیون در رسانههای داخلی به نص قرآن، احکام اسلام، نظام و مقدسات مردم همچنان ادامه دارد اما گویا از نظر جناب رئیس جمهور، نقد دولت مهمتر و حساستر است و هجمههای افراطیون نیازی به ارائه شناسنامه ندارد!
6. وقتی مهمترین رویدادهای کشور بویژه مذاکرات هسته ای و جزئیات آن از مردم، وکلای آنان در خانه ملت، نخبگان سیاسی و اساتید دانشگاه پنهان میشود، وقتی اقداماتی مانند توزیع تاسف بار سبد کالا انجام میشود، وقتی باوجود شعارها و وعدههای متعدد قیمت کالاها و خدمات از ارز و طلا گرفته تا خودرو و کالاهای اساسی روز به روز بالاتر میرود و... آیا احتمال دارد مردم هیچ درک و نقدی از این مشکلات و سختیها روزمره خود نداشته باشند؟ در چنین شرایطی مرزبندی مردم با منتقدان و "تخریبگر و بیسواد نامیدن" آنان چه معنی میتواند داشته باشد جز بیاعتقادی به شعار نقد و آزادی بیان و تلاش برای ایجاد خفقان رسانهای؟
7. برای رئیس جمهور محترم تجارب فراوان و گرانبهایی وجود دارد و ظلم بزرگی به خود و مردم است اگر به آنها بیتفاوت باشد. بعید است او هم دیکتاتوری و خفقان رسانهای دوران آقای هاشمی رفسنجانی را از یاد برده باشد. آنجا که با وجود عملکرد پراشتباه و مشکلات اقتصادی بسیار جامعه، کسی اجازه انتقاد عملکرد دولت و رئیس جمهور را نداشت یا باید توقیف و زندان را به جان می خرید. همین است که بدترین خاطرات مردم از همان دوران است و کسی هرگز آرزوی بودن در آن فضا را ندارد. این رویدادهای تاریخی درس بزرگی است برای آقای روحانی و دولتش تا شاید پیشرفت و موفقیت خود را در استقبال از نقد منتقدان و اصلاح اشتباهات ببینند نه خفه کردن آنان.
کلمات کلیدی : انتقاد، تدبیر، روحانی، حسن، دولت، بیسواد، شناسنامه