سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پاسخ سلیمی نمین به نامه بدون سلام والسلام هاشمی

حضرتعالی در نامه به رهبری مدعی هستید: “درمراسم بزرگداشت سالگرد امام(ره) به آقای احمدی‌نژاد گفتم که در اظهارات او خلاف‌گویی‌های فراوانی وجود داشته و ادعای کذب تماس تلفنی من با یکی از سران عرب و ادعای کارگردانی مبارزات انتخاباتی رقبا و …” (روزنامه جمهوری اسلامی، چهارشنبه 20 خرداد 88، ص3) این در حالی است که علاوه بر سرمایه‌گذاریهای مورد اشاره و خط‌دهی‌هایی که از نظر گذشت، ایجاد حلقه‌های ستادی در اطراف کاندیداهای مطرح رقیب آقای احمدی‌نژاد برهیچکس پوشیده نیست. همانگونه که به خوبی مطلعید حلقه اول ستاد جناب آقای میرحسین موسوی را نزدیکان ایشان تشکیل می‌دادند. اما حلقه‌های دیگری با فاصله در اطراف ایشان شکل گرفت که احزاب مرتبط با حضرتعالی و منسوبین شما در آنها نقش محوری را ایفا می‌نمودند. بنابراین نمی‌توان واقعیتهای در پیش رو را به سهولت نادیده گرفت. در مورد مسئله ابراز تمایلات نزد شیوخ عرب بدون اینکه خواسته باشم در زمینه صحت و سقم آن نظری ابراز دارم صرفاً یادآور می‌شوم که منابع دیگری هم در این زمینه اطلاع رسانی کرده‌اند لذا مناسب بود حضرتعالی در مقام تکذیب مطالب رسانه‌هایی همچون لوموند نیز برمی‌آمدید: “وقتی رفسنجانی به صورت پنهان از موسوی، این نخست‌وزیر سابق که کاندیدای اصلاح‌طلبان شد، حمایت کرد، آرزو می‌کرد که موسوی، احمدی‌نژاد را کنار بزند. او به نمایندگان کشورهای خلیج(فارس) قبل از انتخابات گفته بود: “به زودی دیگر حرفی از او نخواهید شنید.” (روزنامه لوموند، به قلم موری کلوردوکامپ مورخه 25/6/2009م) البته صرفنظر از میزان وثوق چنین مطلبی همه ناظران سیاسی خارجی حضرتعالی را در امر انتخابات بسیار فعال ارزیابی می‌نمودند و هدف اصلی چنین تحرکاتی را شکست دولت آقای احمدی‌نژاد می‌دانستند. طرح ضرورت تشکیل “دولت وحدت ملی” ماهها قبل از انتخابات توسط شما، پیام روشنی برای همگان داشت. با وجود تجربه سیاسی فراوان به این نکته توجه نفرمودید که حتی در تاریخ جهان به ندرت غلبه بر رئیس‌جمهور کاندیدا ممکن شده است. در ایران در سه دهه گذشته روال این بوده که ملت به منتخب خود اجازه داده تا از همه فرصت قانونی برای اثبات توانمندیهایش استفاده کند. همچنین حضرتعالی بر حساسیت مردم نسبت به بازگشت جریانهای گذشته به قدرت کاملاً واقفید و حتی دو شکست در انتخابات مجلس ششم شورای اسلامی و انتخابات نهم ریاست‌جمهوری را در پیش‌روی دارید. براساس کدام تحلیل تصور نمودید که اگر در پشت صحنه، انتخابات را رهبری کنید حساسیت مردم برانگیخته نخواهد شد؟ قرار گرفتن حضرتعالی در کنار آقای میرحسین موسوی و آقای خاتمی، پیوند همه کسانی را که از سال 60 در قدرت بودند برای دستیابی مجدد به قدرت در ذهن مردم رقم زد. چرا از این مطلب غفلت شد که فعالیتهای گسترده حضرتعالی و منسوبانتان از نگاه مردم پنهان نخواهد ماند؟ از سیاستمداری چون حضرتعالی انتظار نمی‌رفت که همه اعتبار سیاسی خود را در راهی بکار گیرد که دارای ریسک بالایی بود. بسیاری از صاحبنظران معتقدند اگر همه امکانات خود را در این راه بکار نمی‌گرفتید در مواجهه با مظاهر ناکامی با آرامش بیشتری عمل می‌نمودید و قطعاً ‌هرگز شاهد نگارش نامه‌ای بدون سلام و تهیت به رهبری نبودیم. همانگونه که از همه نظرسنجیها برمی‌آید بعد از مناظره‌ها، جنابعالی وضعیت رقبای آقای احمدی‌نژاد را چندان مناسب نیافتید. بی‌تردید اگر نظرسنجیها برتری کاندیدای مورد حمایت شما را نشان می‌داد سه روز قبل از برگزاری انتخابات به چنین اقدامی مبادرت نمی‌نمودید و دفاع از خانواده‌ خویش را با قدرت بیشتری و در شرائط دولت همراه پیگیری می‌نمودید. توجیه نگارش چنین نامه‌ای صرفاً در یک حالت متصور است و آن اینکه براساس نظرسنجیها حضرتعالی عنقریب همه سرمایه‌گذاری و اعتبار سیاسی خود را از دست رفته می‌یافتید. لذا انتظار داشتید با نامه‌ای شدیداللحن، رهبری را وادار سازید علیه آقای احمدی ‌نژاد موضعی اتخاذ کند تا این مسئله معادله انتخابات را برهم زند. از این دیدگاه صرفاً انتقاد رهبری از عملکرد آقای احمدی‌نژاد می‌توانست شرائط را تغییر دهد اما آیا تحقق چنین انتظاری با تهدید رهبری به مواجه شدن با شورشهای خیابانی ممکن بود؟: “از جنابعالی با توجه به مقام و مسئولیت و شخصیت‌تان انتظار است برای حل این مشکل و برای رفع فتنه‌های خطرناک و خاموش کردن آتشی که هم‌اکنون دودش در فضا قابل مشاهده است، هرگونه که صلاح می‌دانید اقدام مؤثری بنمائید و مانع شعله‌ورتر شدن این آتش در جریان انتخابات و پس از آن شوید. لذا در فرصت باقی مانده ضروری به نظر می‌رسد خواسته حق حضرتعالی و مردم در خصوص انجام انتخاباتی سالم و پرابهت و حداکثری تحقق یابد. کاری که می‌تواند عامل نجات کشور از خطر و باعث تحکیم وحدت ملی و اعتماد عمومی باشد.” و در فرازی دیگر از نامه می‌فرمائید: “با اینهمه بر فرض اینکه اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بی‌شک بخشی از مردم و احزاب و جریانها این وضع را بیش از این برنمی‌تابند و آتش‌فشانهایی که از درون سینه‌های سوزان تغذیه می‌شوند در جامعه شکل خواهد گرفت.” (روزنامه جمهوری اسلامی، چهارشنبه 20 خرداد 88، ص3) در زمینه این تهدیدات که درقالب پیش‌بینی عنوان شده است چند سؤال قابل طرح است: 1- اینکه گفته می‌شود برخی از احزاب و گروهها انتقاد منطقی یا غیرمنطقی آقای احمدی‌نژاد از خانواده حضرتعالی را برنخواهند تابید و آتش‌فشان براه خواهند انداخت پیش‌بینی است یا اطلاع؟ 2- اقدام مورد درخواست شما از رهبری در سه روز باقی مانده تا انتخابات چه ارتباطی با مردم داشت؟ 3- حضرتعالی چه چیزی را فوق تحمل خود یافتید و چرا تا بعد از انتخابات نمی‌توانستید صبوری به خرج دهید؟ 4- آیا اطرافیان حضرتعالی برای چنین تهدیداتی ساز و کار لازم را فراهم آورده بودند یا خیر؟ 5- آیا پیش‌بینی‌های لازم برای به زیر سئوال بردن اصل انتخابات در صورت شکست کاندیداهای مورد حمایت حضرتعالی اندیشیده شده بود یا خیر؟ 6- در حالی که قبل از برگزاری انتخابات و کلید خوردن تنش‌آفرینی‌ها نشاط سیاسی غیرقابل توصیفی در میان همه هواداران کاندیداها بچشم می‌خورد از کدام سینه‌های سوزان سخن به میان آورده شده است؟ پاسخ به این سئوالات و پرسشهای بسیار دیگر هرچه باشد در یک نکته نمی‌توان تردید کرد که نامه تند حضرتعالی اعلانی بود به همگان که قرار است توفانی در جبهه طرفداران استقلال این مرز و بوم به پا شود. علی‌القاعده بدخواهان این کشور که همواره مترصد فرصتند پس از مطالعه نامه شما خود را برای سؤاستفاده از شرائط فراهم آمده مهیا ساختند. متاسفانه بعد از انتخابات دخالت مؤثر و محوری برخی از اعضای خانواده جنابعالی در تحرکات غیرقانونی محفلی و خیابانی به مثابه گام دیگری در مسیر بسترسازی برای معارضین انقلاب و قدرتهای معاند بود. ای کاش اعتقاد حضرتعالی به چرخش قدرت و نزدیک‌تر شدن انتخابات به ماهیت اصلی خودش موجب می‌شد تا برخی انتقادهای بی‌اساس یا مستند را تحمل می‌فرمودید و به تبع آن منسوبین و گروههای متاثر از حضرتعالی به بهانه دفاع از شما وارد فضایی نمی‌شدند که لطمات جدی به کشور وارد آید. البته باید اذعان داشت برخی افراد و تشکلها از ماهها قبل برای احتمالات مختلف، بویژه تن ندادن به ناکامی در انتخابات، خود را آماده ساخته بودند. انتخابات این دوره ریاست‌جمهوری به اعتراف همگان گامی بلند در مسیر توسعه سیاسی در کشور بود. میزان مشارکت مردم در فعالیتهای انتخاباتی و رشد فرهنگی که در این عرصه به نمایش گذاشته شد اگر نگوئیم بی‌نظیر، قطعاً کم‌نظیر بود. باید پذیرفت چنین مشارکتی به این دلیل بود که جامعه احساس می‌کرد انتخابات آگاهی‌اش را بالا می‌برد و تشنگی‌اش را برای دانستن بیشتر از مناسبات پنهان، برطرف می‌سازد. اگر برای رشد جامعه- به عنوان مؤثرترین تضمین کننده سلامت آن- ارزش لازم را قائل باشیم برخی خطاها را تحمل می‌کنیم. مگر ممکن است انتخاباتی با چنین ابعاد گسترده‌ای مدیریت شود و کمترین خطایی در آن بروز نیابد. همانطور که اشاره شد حتی رهبری به ریاست‌جمهوری قبل از مناظره متذکر می‌شوند که نامی از افراد برده نشود اما به هر دلیل آقای احمدی‌نژاد همچون آقای موسوی از افرادی به عنوان خطا کاران مهم یاد کرد. در صورتی که مطالب عنوان شده را خطا می‌دانستیم فرصت برای اصلاح وجود داشت لذا درایت و هوشمندی سیاسی حکم می‌کرد نامه حضرتعالی مجوزی برای هجمه به چنین دستاورد بزرگی نشود؛ هرچند آمادگی‌ها برای بهره‌برداری از شرائط انتخابات از مدتها قبل فراهم آمده بود. از آنجا که انتخابات دهم را بحق باید یک نقطه عطف در تاریخ سیاسی کشورمان به حساب آورد زیرا که ظرفیتهای بالای نظام در چارچوب مهندسی دلسوزانه و مدبرانه رهبری توانست بیش از پیش به فعلیت برسد. با اعتراف به این واقعیت نباید بگونه‌ای از سوی شخصیتهای باسابقه‌ای چون حضرتعالی عمل می‌شد که گویا مخالف شفافیت در فضای جامعه‌اید. بطور قطع اینگونه نیست که بازتر شدن فضای سیاسی، مورد استقبال همه نقش آفرینان پیدا و پنهان عرصه سیاست واقع شود. در عده‌ای از خواص تغییراتی ایجاد شده که بازتاب آن را برنمی‌تابند؛ یعنی تمایل دارند جامعه یک تصویر ثابت از آنها داشته باشد (همان تصویر دوران قبل از تغییر) ذکر این نکته ضروری است که هدف از شفافیت، در معرض قرار گرفتن آفات یا لغزش‌ها به منظور کمک به سالم سازی جامعه و دور داشتن نظام از گزندها و آسیبهاست. این شفافیت به آرای مردم جهت می‌دهد تا با آگاهی در مقام حل معضلات و آسیبها برآیند. در همین حال با عوامل دیگری مواجهیم که چشم به گسترش بی‌عدالتی و تخریب مبانی اقتصادی جامعه دوخته‌اند. دولتهایی که از بقاء الگوی جمهوری اسلامی به شدت متضرر می‌شوند، مایلند تخریب مبانی اقتصادی، موجب وارد آمدن آسیبهای جدی به رابطه مردم و نظام گردد و در نهایت تلاشی قدرت ملی را در ایران در پی داشته باشد. در صورت پیوند میان تمایلات قدرتهای بیگانه و منافع نیروهای زیاده‌طلب داخلی، بستری برای مداخلات فراهم می‌شود. متاسفانه در ماجراهای بعد از انتخابات آنچه اتفاق افتاد سوار شدن این دو جریان بر موج احساسات جریحه‌دار شده هواداران در اقلیت قرار گرفته، بود. هرچند عوامل دیگری نیز همچون تن ندادن برخی کاندیداهای دچار توهم شده به قانون، شرائط را برای ایجاد یک فضای سیاسی تیره فراهم ساخت. خطاهای اکثریت نیز در این مسیر مزید بر علت شد و آن شفافیت و نشاط سیاسی را به فضای پرابهام و خمودگی بدل ساخت. قطعاً حضرتعالی بهتر از هرکس می‌دانید بیشترین سود را از این شرائط چه محافلی خواهند برد.

ادامه جوابیه قسمت ششم



کلمات کلیدی : هاشمی، رفسنجانی، سلیمی نمین، فتنه، 88، باز خوانی، جواب، نامه، بدون، سلام، والسلام

آپلود عکس

آپلود عکس

... ...