وی افزود: دست درون بیشتر از جنس تحلیل نادرست و تخمین غلط ، تصمیم نابهنگام و تدبیر معیوب است.

تاجیک تصریح کرد :‌ دستی هم که از برون تاثیر داشته ، دست استکبار ، قدرت های بزرگ یا عمال خارجی است.

این کارشناس در ادامه با اشاره به دوران مشروطیت گفت: در آن دوره جریان های روشنفکری و شبه روشنفکری بر اساس تحلیل غلط تصور کردند که جامعه ما از سنت های دیرینه خود خسته است، فرهنگ و دین خود را از عوامل عقب ماندگی خود می داند و نسبت به گذشته و حال خود شرمگین است از این رو به دنبال تغییر می گردد و به سمت غرب تمایل دارد.

وی افزود: بر همین اساس تصور می کنند که اگر آنها پژواک صدای غربی در جامعه شوند، انسان ایرانی فوج فوج به آنها می پیوندد و با ولع کالاهای فرهنگی و معرفتی غربی را می بلعد.

این کارشناس تصریح کرد: این تحلیل غلط منجر به تصمیم های نابهنگام و تدبیر معیوب می شود و در پی آن شیخ فضل الله نوری ها بالای دار می روند، مشروطه خواهان به نام آزادی و دموکراسی حذف و طرد می شوند، مسیر برای ورود و دخالت خارجی هموار و مسیر برای یک مستبد دیگر باز می شود.

تاجیک حاصل این وضع را تبدیل آزادی به آنارشیسم و ورود مفاهیمی که با مذاق جامعه ما همخوانی ندارد دانست و گفت: حتی شعرا و روشنفکران ما به جایی می رسند که در وصف مردی پولادین شعر می گویند و داستان می سرایند که آنها را از شر مشروطه خواهان و مشروطه نجات بدهند.

وی با بیان اینکه این شرایط بعد از 1320 هم ادامه یافت ، افزود : فقط از سال 1342 است که امام(ره) با درایت و شناخت عمیق از مردم و جامعه تشخیص می دهد که این مردم می توانند بنیانگذار انقلاب بسیار شکوهمند در عصر پیشرفته باشند.

این کارشناس مسائل استراتژیک در ادامه، تحلیل غلط دوم را در آستانه انتخابات، فرض ناراضی بودن همه مردم از شرایط موجود ذکر کرد و گفت: فرض می شود که همه خواهان یک تغییر بزرگ هستند و همه به دنبال یک منجی می گردند که حامل شعار تغییر باشد و بر این تصور می شوند که این ناجی اگر هم صفتی از اصول گرایی و هم وصفی از اصلاح طلبی را با خود داشته باشد می تواند گروههای مختلف اجتماعی و سیاسی را با هم جمع کند و از شانس برتری برای پیروزی برخوردار باشد.

وی افزود: براساس همین تحلیل غلط بر این تصور می شوند که اگر چنین شخصیتی با شعار تغییر پا در میدان بگذارد، قشر خاکستری ما دفعتا وارد میدان می شود و به حرکت در می آید، از این رو یک تخمین غلط صورت می گیرد که این شرایط جامعه، جز پیروزی نصیب ما نخواهد کرد و توهم پیروزی اینجا شکل می گیرد.

این استاد دانشگاه در ادامه سخنان خود گفت: برخی نظرسازی ها و نظرسنجی های بی بنیان هم این توهم را تقویت می کند که این جامعه با این شرایط، خواهان تغییر و خسته از شرایط و منتظر ناجی است و این توهم پیروزی همزادی دارد به نام توهم تقلب.

وی افزود: در اینجاست که به نظر من 3 اتفاق می افتد که در اولین گام از حریم ولایت عبور می کند در حالی که ولایت فصل الخطاب است، در دومین گام از قانون عبور انجام می شود و در سومین گام بستر برای دخالت خارجی مهیا می شود تا رسانه ها و ابررسانه های خارجی، سرویس های اطلاعاتی و کشورهای خصم نهایت استفاده را ببرند.

تاجیک با اشاره به نقش برجسته خارجی ها در وقایع جامعه ما در 100 سال گذشته و رد مفهوم توهم توطئه گفت: به علت بافت فرهنگی و دینی جامعه ایران، هم کشورهای خارجی و هم اپوزیسیون خارج نشین می دانستند که نمی توانند در کشور موج ایجاد کنند بلکه آنها با هزینه کردن و بستر سازی مترصد شکار لحظه هایی هستند تا بتوانند آن را مصادره کنند.

وی افزود: به نظر من این اتفاق بی نظیری است که 130 شبکه علاوه بر صدها سایت و وبلاگ روی ایران فعال است و تمام رسانه های استکباری و صهیونیستی درون مایه های خود را به ایران اختصاص دادند و با تمام توان تلاش کردند تا آن دو توهم را در اعماق جان و دل مردم رسوب دهند و انتخابات را به اغتشاشات تبدیل کنند.

تاجیک تصریح کرد: در این مسیر حرمت های جامعه را یکی پس از دیگری در می نوردند و خطوط قرمز جامعه را بی رنگ و رو می کنند.

این تحلیلگر مسائل استراتژیک تمام تلاش رسانه های خارجی را مصروف مصادره موج ایجاد شده در جامعه برای انتقال رهبری آن به خارج از کشور ذکر کرد و گفت: تلاش آنها تبدیل تقابل دو رقیب انتخاباتی به تقابل با نظام بود که در این مسیر حتی بسیاری از رسانه های عربی هم وارد شدند تا بهره برداری خود را بکنند.

وی بیان این که جریانات پس از انتخابات هیچ توجیهی نداشت، افزود: از جنبه دینی و شرعی، وقتی مقام ولایت سخنرانی کرد، مطلب تمام است و از جهت دیگر در هیچ جای قرآن ، احادیث و سیره تاییدی بر این حرکات نمی بینیم بلکه خلاف آن وجود دارد.

این تحلیلگر تصریح کرد: این جریانات توجیه قانونی و عقلی هم نداشت، چرا که در قانون اساسی فصل الخطاب ولایت است و هیچ قانونی هم اجازه نمی دهد برای تحقق خواست خود به فراسوی قانون برویم و از نظر عقلی هم نباید در مسیری بی فرجام و خلاف منافع ملی گام نهاد.

تاجیک ستون نظام را جنبه ارزشهای دینی آن دانست و گفت: آنچه ایران را به قطب سوم قدرت جهانی تبدیل کرده است تکیه بر قدرت ارزشها و اعتقادات است؛ ‌بنابراین اگر ارزشهای ما زیر سوال برود، ‌منافع ملی ما هم زیر سوال رفته است.

وی افزود:‌ این وقایع، مدنی هم نیست چرا که مدنی بودن در پرتوی قانون معنا پیدا می کند و همچنین مدنی بودن با خشونت و تخریب امول عمومی سازگاری ندارد، مردمی هم نیست چرا که اکثریت مردم به فرد دیگری رای دادند و با این اغتشاشات، مردم بیش از همه ضرر می بینند.

این استاد دانشگاه سپس به موضوع اصلاح طلبی پرداخت و گفت: جریان اصلاحات یک طیف وسیع و به عبارتی 40 تکه شامل گروههای بسیار تندرو تا محافظه کار، سنتی تا مدرن و از روشنفکران نسبتا سکولار تا دینی می شود.

وی افزود: جریان اصلاحات آغازی بود در میان آغازهای متعددی که در یک صد سال گذشته تجربه کردیم، آغازهای بی فرجام که هنوز متولد نشده مرگش فرا رسید.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: جریان اصلاحات 76 یک روایت تاریخی نبود بلکه یک پروژه بود.

تاجیک با توجه به تشتت آرای اصلاح طلبان گفت: برخی هدف خود را تحقق دموکراسی در کشور آن هم با مفهوم غربی و گروههای دیگر دموکراسی منطبق با دین را مطرح می کردند.

این استاد دانشگاه اشکال دیگر اصلاح طلبان را نداشتن ریشه تاریخی و وحدت دانست.

وی افزود: بسیاری از اصلاح طلبان به این نتیجه رسیده بودند که ایدئولوژی یک دستگاه تمامیت خواه است و مانع تحرک می شود، از این رو دچار آفت جدایی دین از سیاست شدند و راهشان از آموزشهای امام(ره) جدا شد در حالی که با امتزاج دین و سیاست بود که انقلاب پیروز شد.

تاجیک تصریح کرد: مشکل دیگر اصلاح طلبان، فقدان رهبر و همچنین فقدان راهبرد واحد است که موجب شد آنان نتوانند به جمعیت تبدیل شوند.

تحلیلگر مسائل استراتژیک نگاه برون دینی گروهی از اصلاح طلبان را آفت دیگر این گروه ذکر کرد و گفت: در حالی که حضرت امام (ره)، نگاه درون دینی داشت و معتقد بود مکتبی که نزد اوست از چنان غنایی برخوردار است که برای هر دوره و نسلی حرف دارد، برخی اصلاح طلبان نگاه برون دینی داشتند که تبدیل به ادامه صدای غربی ها شد.

وی اصلی ترین مشکل فضای اصلاح طلبی را فقدان یک رهیافت و گفتمان منسجم و تعریف شده دانست و افزود: در درون آنان همه چیز می توان یافت از جامعه مدنی گرفته تا جامعه نبوی، هم تکثر می بینیم و هم وحدت، حتی در مورد واژه اصلاحات هم هنوز وحدت دیده نمی شود.

این کارشناس تصریح کرد: فقدان یک فرهنگ سیاسی غنی اصلاحی از دیگر مشکلات اصلاح طلبی است و افزون بر آن کار تشکیلاتی آنها هم 40 تکه است که نه به حزب شباهت دارد و نه به تشکل منسجم.

وی گفت: این فقدان فرهنگ سیاسی، موجب گرایش آنها به سمت نخبه گرایی و فرار از پوپولیسم شده است و آنها 7 دهک جامعه را فراموش کردند.

تاجیک هویت بسیاری از تندروهای اصلاح طلب را هویت نقیضی یا خود را در رد دیگران تعریف کردن ذکر کرد و گفت: ما دو فرصت 4 ساله داشتیم و اصلاحات باید از این فرصت استفاده می کرد و از خود کارآمدی نشان می داد نه این که بیشتر به فکر آن باشد که به سخنرانی ها و مقالات پاسخ بدهد، از این رو پس از 8 سال مردم اقبالی به آن نشان ندادند.

وی افزود:‌ البته گروههای معتدل و دینی هم بین اصلاح طلبان وجود دارد که خطاب من آنها نبودند.

تاجیک یکی از راهبردهای قدرتهای خارجی را استفاده از ویژگی های خود انقلاب در مقابله با آن دانست و تصریح کرد: در انقلاب های مخملی و رنگی چنان شرایط بر مردم سخت شده بود که آنها برای فرار از ایدئولوژی تمامیت خواه دنبال مفر می گشتند اما در جامعه ما حتی در زمان شاه و در سال 53 هم بیش از 80 درصد مردم اعلام کردند که گرایش دینی دارند و این گرایش موجب هویت، نشاط و سلامت آنها می شود.

این استاد دانشگاه در ادامه گفت: هر وقت عده ای تلاش کرده اند تا سکولاریسم را در جامعه ما تقویت کنند،‌عصبیت ها و گرایش های دینی تقویت شده است، از طرف دیگر سفارت های امریکا و موسسات خارجی در کشورهایی که انقلاب رنگی داشته اند، نقش چشمگیری را ایفا کرده اند از این رو و با توجه به ویژگی سلطه سنگین شوروی بر آن کشورها، هیچ شباهتی بین آن جوامع و کشور ما وجود ندارد.

تاجیک در پایان سخنان خود خطاب به دانشجویان گفت: من مطمئن هستم که دانشجویان به شعور و رشادتی رسیده اند که تشخیص می دهند که در عصر گفتگو و منطق بسر می برند و با اغتشاش نمی شود به جایی رسید.

وی افزود: من مطمئن هستیم که دانشجویان به این شناخت رسیده اند که ادامه صدای دیگران در دانشگاه نباشند بلکه خودشان برای خودشان صحبت کنند، چرا که دانشجو خود یک مرجع و پیشتاز در جامعه است از این رو نباید با حرکات تند و احساسی، مسیر را برای عبور و حضور خارجی فراهم کنند./انتهای پیام/