انتقاد رحیم پور ازغدی از اطلاق واژه نخبه سیاسی به عوام
نوشته شده به وسیله ی رضا در تاریخ 88/11/13::
کسانی که از انتخابات کشور خشونت درآوردند، نه تنها نخبگان سیاسی نیستند، بلکه منگولان سیاسیاند، زیرا نخبه کسی است که سطح شعورش از مردم عادی بالاتر باشد، نه پایینتر از سطح جامعه. نخبگان ما در برابر مردم، عوام محسوب میشوند که این از برکات انقلاب است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: جمهوری با محتوای اسلامی، به تمام معنا یک نوآوری در فلسفه سیاسی جهان است و فلسفه سیاسی رایج در جهان را زیر سوال برد.
حسن رحیمپور ازغدی در نشست تخصصی با موضوع بصیرت انقلابی در سلسله نشستهای "جوان امروز" ـ که در مشهد برگزار شد ـ در مورد مبنای فلسفی جمهوری اسلامی افزود: این حکومتی است که امام(ره) نظریهاش را طرح و اجرا کرد و همچنین در قانون اساسی آمده است و آن ایجاد جمهوری اسلامی با ماهیت مردمسالارانه و زیر نظر ولی فقیه انتخابی است؛ این نظریه الگوی جدیدی در دنیای معاصر بود که در هیچ دورهای مطرح نشده بود.
وی ادامه داد: در ولایت مطلقه فقیه، منظور حکومت مطلقه یک فرد نیست؛ زیرا در آن صورت حکومت، حکومتی طاغوتی است. در تمام عالم دست بستهترین فرد، ولی فقیه است؛ زیراکه هر تصمیم وی باید دلیل اسلامی داشته باشد و نه اینکه دلخواهی تصمیم بگیرد، زیرا در این صورت مشروعیت ندارد.
وی با اشاره به برخی خواستها در جریان پس از انتخابات مبنی بر ابطال انتخابات توسط رهبری بدون دلیل و تحت تاثیر فشار را باعث خدشهدار شدن مقام ولایت فقیه عنوان و اظهار کرد: اگر این اتفاق رخ میداد رهبر در مقابل خواست مردم قرار میگرفت، در حالی که رهبر باید از رای مردم دفاع کند و بدانید اگر در قضایای انتخابات ولیفقیه نبود، جمهوری تمام میشد.
این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تاکید کرد: معنای ولایت مطلقه فقیه در قانون اساسی این نیست که هر فرد، هر کاری خواست بکند، بلکه امری عقلانی است. ولی فقیه اختیاراتی دارد تا مشکلات را در شرایط خاص مدیریت و آن را حل کند.
حسن رحیمپور ازغدی در نشست تخصصی با موضوع بصیرت انقلابی در سلسله نشستهای "جوان امروز" ـ که در مشهد برگزار شد ـ در مورد مبنای فلسفی جمهوری اسلامی افزود: این حکومتی است که امام(ره) نظریهاش را طرح و اجرا کرد و همچنین در قانون اساسی آمده است و آن ایجاد جمهوری اسلامی با ماهیت مردمسالارانه و زیر نظر ولی فقیه انتخابی است؛ این نظریه الگوی جدیدی در دنیای معاصر بود که در هیچ دورهای مطرح نشده بود.
وی ادامه داد: در ولایت مطلقه فقیه، منظور حکومت مطلقه یک فرد نیست؛ زیرا در آن صورت حکومت، حکومتی طاغوتی است. در تمام عالم دست بستهترین فرد، ولی فقیه است؛ زیراکه هر تصمیم وی باید دلیل اسلامی داشته باشد و نه اینکه دلخواهی تصمیم بگیرد، زیرا در این صورت مشروعیت ندارد.
وی با اشاره به برخی خواستها در جریان پس از انتخابات مبنی بر ابطال انتخابات توسط رهبری بدون دلیل و تحت تاثیر فشار را باعث خدشهدار شدن مقام ولایت فقیه عنوان و اظهار کرد: اگر این اتفاق رخ میداد رهبر در مقابل خواست مردم قرار میگرفت، در حالی که رهبر باید از رای مردم دفاع کند و بدانید اگر در قضایای انتخابات ولیفقیه نبود، جمهوری تمام میشد.
این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تاکید کرد: معنای ولایت مطلقه فقیه در قانون اساسی این نیست که هر فرد، هر کاری خواست بکند، بلکه امری عقلانی است. ولی فقیه اختیاراتی دارد تا مشکلات را در شرایط خاص مدیریت و آن را حل کند.
رحیمپورازغدی افزود: ترکیب و تلفیق جمهوریت و اسلامیت تمام تئوریهای فلسفی را در هم شکست، در جمهوری دینی حاکمیت مردم در طول حاکمیت خداوند است و نه حاکمیت خدا در جهت حذف مردم و هیچ یک قابل حذف نیست؛ زیرا این حکومت دینی با انقلاب و رای مردم به وجود آمد و تمام حکام دینی را مردم انتخاب میکنند و این انتخاب تمامی جوانب از راس امور تا پایین را شامل میشود و انتخاب رهبر یکی از مهمترین ادله دال بر این موضوع است. حکومت جمهوری اسلامی تلقیقی از دموکراسی و تئوکراسی با حذف زوائد و مضرات آن است.
وی در مورد دستگاههای قضایی کشور نیز اظهار کرد: دستگاههای قضایی، در هیچ کشوری انتخاباتی بر سر کار نمیآید، زیرا وظیفه دستگاه قضایی، قضاوت بیطرف است و در صورت انتخاباتی بودن دستگاههای قضایی، مانند مجلس فراکسیونبندی صورت میگرفت و جو سیاسی بر دستگاههای قضا حاکم میشد.
وی خاطرنشان کرد: جز یک کشور که آن را هم شک دارم، هیچ کشوری قانون اساسی خود را حتی یک بار هم به رای نگذاشت در حالی که در ایران، امام(ره) خواست از مردم که نمایندگان خود را جهت وضع قانون اساسی انتخاب کنند و در پایان نیز آن را به رای مردم گذاشت و معتقدم اگر هماکنون نیز قانون اساسی را دوباره به رای بگذاریم، بیشتر از گذشته رای میآورد.
این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: قانون اساسی ما اصولی غیرقابل تغییر دارد و تنها اصولی قابل تغییر است که از مدلهای غربی به قانون اساسی آمده است که نمونهای از تغییر در قانون اساسی، برداشتن مقام نخستوزیری بود.
وی در مورد نظر مردم نسبت به حکومت دینی خاطرنشان کرد: در واقع این مردماند که مسوولان را تحت فشار قرار میدهند تا به دین و قانون اساسی عمل شود و اینکه چرا عدالت رعایت نمیشود؟ مردم در واقع در جهت دینی کردن حکومت در تلاشاند.
رحیمپور ازغدی سپس در مورد حق مالکیت در جمهوری اسلامی اظهار کرد: امام(ره) معقتد بود حق مالکیت در جمهوری اسلامی دوگانه نیست که یک قسمت از آن مال خدا و قسمتی دیگر مال مردم باشد. جمهوریت و اسلامیت در عرض هم نیستند. در جمهوری اسلامی مشروعیت الهی است و یک رکن اصلی این مشروعیت الهی حقوق ملت است؛ در این دیدگاه جمهوریت روشی برای اعمال ارزشهای اسلام است، ما معتقدیم حق مالکیت با خداست و رکن اصلی همین شرع و قانون حقوق ملتها، کرامت انسانها، حفظ حریم شخصی و عمومی افراد و ... است.
وی خاطرنشان کرد: شریعت تنها حج، روزه و ... نیست بلکه یک رکن اصلی آن عدالت اجتماعی و حقوق ملت مانند حق انتقاد از حاکمان و مساوات بین مردم و حاکمان است. در واقع اسلامیت ما جمهوری است؛ زیرا این مردم بودند که اسلام را برگزیدند و جمهوریت ما نیز اسلامی است زیرا که ما لائیک نیستیم.
وی یادآور شد: بنا بر تعریف امام در جمهوریت، حقالناس در نقطه مقابل حقالله نیست و این دو رقیب هم نیستند؛ بلکه بنا بر روایت امام صادق(ع) حقالناس شاخهای روییده بر تنه حقالله است.
این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، جمهوری اسلامی را ظرف و مظروف هم دانست و تصریح کرد: جمهوریت ظرف و مظروف آن ارزشهای اخلاقی است و اگر ما حاکمیت مردم را در طول حاکمیت خدا بدانیم نمونه واقعی دموکراسی را خواهیم داشت. رضایت مردم، نظارت مردم بر حاکمان، حق انتخاب مردم و قانونگرایی از مزایای دموکراسی است. استفاده از مدلهای شرق و غرب در جهت اهداف اسلامی بدون اشکال است و هماکنون همه مدلهای قانون اساسی غربیاند.
وی با اشاره به عقاید ارسطو و افلاطون در مورد دموکراسی ادامه داد: مخالفان دموکراسی معتقدند که دموکراسی عوامزدگی و عوامفریبی به دنبال دارد و به مصالح کشور کاری ندارد و بزرگترین قربانی دموکراسی، عقل است و چون این تودهها هستند که بر نخبگان حکومت میکنند، در نتیجه دموکراسی یک امر غیراخلاقی است و در مقابل دموکراتها این اشکال را میگرفتند که جریانهای بوروکراسی و تکنوکراسی در جهت حذف مردم عمل میکنند که این بزرگترین ایراد در جهت حذف دموکراسی است.
وی اظهار کرد: کسانی که از انتخابات کشور خشونت درآوردند، نه تنها نخبگان سیاسی نیستند، بلکه منگولان سیاسیاند، زیرا نخبه کسی است که سطح شعورش از مردم عادی بالاتر باشد، نه پایینتر از سطح جامعه. نخبگان ما در برابر مردم، عوام محسوب میشوند که این از برکات انقلاب است.
کلمات کلیدی : رحیم پور ازقندی، نخبه، عوام، انتقاد، سیاسی