خدمت ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت خانواده!!!
نوشته شده به وسیله ی رضا در تاریخ 89/11/7::
در سالیان دور، دزدی به قصد سرقت به خانه پیرمردی فقیر وارد میشود. در حین دزدی سقف خانه فرو
میریزد و پای جناب دزد میشکند.
دزد که آدم رندی بوده، پیش قاضی میرود و از پیرمرد شکایت میکند که چرا فرو ریختن سقف خانهاش باعث
شکستن پای او شده است.
از آنجایی که قاضی انسان سادهلوحی بوده، سریعا جوگیر شده و صاحبخانه را به محکمه میخواند که چرا چنین اتفاقی افتاده.
حالا داستان ملت ایران و بعضیها هم، چنین وضعی پیدا کرده است.
جناب آیتالله هاشمی در آخرین سخنرانی خود در دیدار با اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان
دانشگاه گیلان، چند نکته نغز گفتهاند که میخواهم اشارهای به آنها بکنم:
"در مورد مسائل کشور مواضع خود را در آخرین حضورم در نماز جمعه تهران اعلام کردم و هنوز هم به آن معتقدم."
این یعنی شما هیچگونه تغییر موضعی ندادهاید و نمیخواهید از اتفاقات سال گذشته اعلام برائت کنید و هنوز
هم که هنوز است، شهوت قدرت در تمام وجودتان موج میزند.
گفتهاید: "تفرقه را در شرایط فعلی کشور به صلاح نمیدانم و به همین دلیل تلاش میکنم تا بدور
از جنجالهای سیاسی پیگیر مواضع خود باشم"
و این یعنی دریغ از ذرهای بصیرت! دریغ از ذرهای توجه به رفتار و خواست مقام رهبری در یک سال گذشته! که
اگر حضرتعالی! کمی و فقط کمی در سخنرانیها و مواضع رهبر معظم انقلاب دقت میکردید، هم سران فتنه
را خوب میشناختید و هم خواص بیبصیرت را!!! و هم میفهمیدید که خواست رهبر معظم از خواص،
موضعگیری صحیح و شکستن سکوت است، نه دوری از جنجالهای سیاسی!!!
اینجور موقعها میگویند: "مرغ طرف یک پا دارد" یا "حرف مرد یک کلام است"!!! اما من ماندهام چطور
ممکن است نظر یک به اصطلاح رجل کارکشته و مسن سیاسی بعد از گذشت این همه مدت و به وقوع
پیوستن این همه اتفاق، همان نظر عجیب و غریب و به دور از بصیرت قبل باشد!!! آن همه با آن همه
تفاوت با خطبههای جمعه 29 خرداد!
جناب آقای هاشمی! منظورتان از تفرقه چیست؟ یعنی از نظر شما اتحاد بین اغتشاشگرانی که 8 ماه حیات
نظام را به خطر انداختند با سایر عناصر نظام ممکن است؟! آیا اصلا شما به اینکه عده ای سران فتنه هستند
اعتقادی دارید؟ یا میگویید اصلا فتنه ای در کار نبوده؟!!!!
آقای هاشمی با کمال معذرت و با تمام احترامی که برای خودتان و سوابقتان قائل هستم، باید خدمتتان
عرض کنم رفتارتان منافقگونه است!
شما بهتر است پیگیر مواضعتان باشید خواهشا!!!
ما را به خیر شما امید نیست شر مرسانید!!!!
" آقای هاشمی در خصوص نحوه مواجهه با فضای تهاجم علیه خانواده خود گفتند: این فضا برای
من موضوع تازهای نیست و همواره به دلایل مختلف با آن روبرو بودهام. در ابتدای انقلاب از سوی
سازمان منافقین، سپس از سوی دشمنان خارجی، در دوران ریاست جمهوری از سوی جناح
راست افراطی و پس از آن از سوی جناح چپ افراطی و امروز نیز از سوی گروهی که اهدافشان برای من مشخص است.
ایشان ادامه دادند: گروه اخیر که در پوشش دفاع از اصول اخلاقی و اسلامی اتهامات کذب خود را
مطرح میکند، عملاً شاهدیم حتی حاضر به تمکین در مقابل قانون نیز نیستند و نخواهند بود."
حضرت آقای هاشمی! به قول خودتان همواره در مورد وابستگان مورد تهاجم بودهاید! اما تا به حال یکبار شده
که به اشتباه فرزندانتان اذعان کنید؟ ای کاش شما هم مانند خیلی از بزرگان مانند حضرت آیتالله خزعلی از
رفتار فرزندانتان اعلام برائت میکردید به جای اینهمه حمایتهایی که امروز یقهتان را گرفته است.
منظور شما از تمکین در برابر قانون چیست؟! قانون شما یا قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران؟
همسر چه کسی هواداران آقای موسوی را در روز انتخابات به هجوم به خیابانها دعوت کرد؟؟؟
فرزندان اعضای این گروه اخیر پروندههای قطور اقتصادی دارند و حاضر به محاکمه نمیشوند یا فرزند فراری جنابعالی؟؟؟
آقای هاشمی لطفا سرتان را از زیر برف بیرون بیاورید و مردم را احمق فرض نکنید.
امروز دیگر همه میدانند که شما و فرزندانتان نمونه بارز بیقانونی در کشور هستید!! تا جایی که اگر در
لغتنامه دهخدا کلمه "بیقانونی" را سرچ کنید، میخوانید: هاشمی رفسنجانی و فرزندان!!!
آنوقت شما دیگران را بیقانون خطاب میکنید؟
فرمودهاید: "اگر همراه مردم که صاحبان اصلی این انقلاب هستند، حرکت کنیم، دشمنان داخلی و خارجی
نخواهند توانست گزندی به نظام جمهوری اسلامی وارد کنند."
آقای هاشمی! شما به چه کسانی میگویید مردم؟
به رهروان سبز اموی یا به جمعیت میلیونی نهم دی؟
اگر منظورتان از مردم، جمعیت میلیونی 9 دی است، پس چرا شما خلاف نظر مردم عمل میکنید؟ ولی اگر
منظورتان از مردم اغتشاشگران روز عاشورا هستند، پس چگونه میتوانید از درامان ماندن نظام جمهوری
اسلامی از گزند دشمنان داخلی و خارجی سخن بگویید؟
به نظر شما با شعار "مرگ بر اصل ولایت فقیه" میتوان نظام جمهوری اسلامی را پایدار نگه داشت؟
در جای دیگری اظهار داشتهاید: "رهبری از وضع جامعه مطلّع هستند و گزارشها و نامههای فراوانی از سوی
افراد و گروههای مختلف به ایشان میرسد که بعضاً متضاد نیز هست و قضاوت کردن در این موارد آسان نیست."
جناب هاشمی! شما واقعا نگران رهبری هستید؟
این چه نگرانی است که شما را برآن میدارد که نامهای که خطاب به رکن رکین و مهم و شخص اول ممکلت
نوشته شده را بیسلام شروع کنید؟؟؟
شمایی که همواره خود را دوست و یار صمیمی و نزدیک مولای ما میخواندید!!! چه شده است که به دوست
خود سلام نمیکنید، اما تهدیدش میکنید؟ محتوای بیادبانه و شرمآور آن نامه هنوز در دل مردمان ولایتمدار
این سرزمین عقدهای است که گشوده نشده است!!!
ما جوانان غیور و ولایتمدار به اندازه کافی از دستتان عصبانی هستیم، خواهشا بهانه دستمان ندهید
برای ترکاندن بغض نهفته در گلویمان که اگر بغضمان بشکند، برای شما بد میشود!!! خیلی هم بد
میشود. هنوز داغ آن نامه در دل ما سرد نشده است! پس لطفا به سکوت چند وقت قبلتان همچنان ادامه
دهید که حرمت امامزاده دست متولیاش است.
حضرتعالی در پاسخ به سؤالی در خصوص وضعیت رسانهها گفتهاید: "فضای سانسور، امنیت پایدار به
همراه ندارد، به ویژه آنکه در فضای فعلی ابزارهای اطلاعرسانی وسیعی را شاهد هستیم و مردم روزبهروز
آگاهتر میشوند."
لازم است خدمتتان عرض کنم که ما هم با فضای سانسور مخالفیم و در ضمن یادمان نمیرود دوران 8 ساله سازندگی را.
اصلا چرا راه دور برویم جناب رییس محترم تشخیص مصلحت خانواده!!!!
بگذارید اینگونه بگویم:
فضای سانسور در دولت نهم و دهم بسیار شدید است و هیچ احدی حق اظهار نظر در مورد دولت و اعضای آن را ندارد.
چه شاهدی برای این مدعا بهتر از ستون سمت چپ سایت جنابعالی!!! که تمام لینکهای مربوط به توهین
به رئیس جمهور منتخب مردم در آن قرار گرفته است.
خوب شد نمردیم و معنای فضای سانسور و خفقان را هم فهمیدیم.
جناب هاشمی! داستان شما و مردم، همان داستان دزد رند و پیرمرد و قاضی ساده لوح است ...
http://jolbaksetiz.blogfa.com/post-53.aspx