فتنه ای که پس از 12 سال برملا شد

امیرالمومنین (ع) درباره فتنه و ویژگی های آن می فرماید " ان الفتن اذا اقبلت شبهت و اذا ادبرت نبهت؛ ینکرن مقبلات و یعرفن مدبرات؛ فتنه ها هنگامی که روی می آورند شبیه حق می شوند و آنگاه که می روند و به پایان می رسند، خود را می نمایانند و هوشیار می سازند. ناشناخته می آیند و شناخته شده می روند(نهج البلاغه، خطبه 93 ) فتنه مدعیان اصلاح طلبی که از دوم خرداد 76 کلید خورد در ابتدا برای عموم مردم و جمع زیادی از خواص ناشناخته بود و کمتر کسی از عمق اهداف خطرناک آن اطلاع داشت. این فتنه با شعارهای زیبا و جذاب، و با حمایت برخی یاران انقلاب و افراد باسابقه در انقلاب بسیار شبیه حق می نمود به تدریج از مسیر انقلاب و گفتمان امام خارج و به پروژه منافقین جدید تبدیل شد. این گروه که اهداف و انگیزه های خود را در پشت شعارهای اصلاح طلبانه پنهان کرده بودند با برنامه و روش و استراتژی مشخص اهداف خود را که همان تغییر نظام جمهوری اسلامی است دنبال می کردند و در عین حال برای فریب افکار عمومی این گونه وانمود می کردند که در پی رساندن ایران به قله های پیشرفت و تعالی اند. این گروه آن قدر بر طبل پیشرفت کوبیدند که شعار رسمی ملت ایران "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" ر ا به " استقلال،‌آزادی، پیشرفت" تغییر دادند و رییس جمهور وقت، آقای خاتمی آن را شعار 200 ساله ملت ایران معرفی می کرد! اصلاحات که همواره خواست ملی و عموم مردم بوده و انبیاء و ائمه (ع) به دنبال تحقق آن بوده اند دستمایه این گروه قرار گرفت تا از این طریق بهتر به اهداف خود دست یابند. برای روشن شدن بحث و عدم امکان سوء استفاده از این واژه، آیت الله مصباح یزدی بارها از آن ها خواستند به صورت شفاف، اصلاحات را تعریف کنند ولی تا پایان دوره 8 ساله اصلاحات و حتی پس از آن، هیچ گاه حاضر به ارائه تعریفی از آن نشدند، زیرا می دانستند تعریف دقیق اصلاحات مساوی با نابودی آن هاست؛ چون اگر اصلاح به معنای سالم سازی جامعه و اصلاح روش ها برای رسیدن به هدف مطلوب الهی تعریف می کردند با عملکرد آن ها که جز فساد در جامعه نبود تعارض داشت و اگر آن را به رفرم و تغییر تدریجی نظام اسلامی معنا می کردندـ که منظور اصلی آن ها بودـ

فتنه ای که پس از 12 سال برملا شد

امیرالمومنین (ع) درباره فتنه و ویژگی های آن می فرماید " ان الفتن اذا اقبلت شبهت و اذا ادبرت نبهت؛ ینکرن مقبلات و یعرفن مدبرات؛ فتنه ها هنگامی که روی می آورند شبیه حق می شوند و آنگاه که می روند و به پایان می رسند، خود را می نمایانند و هوشیار می سازند. ناشناخته می آیند و شناخته شده می روند(نهج البلاغه، خطبه 93 ) فتنه مدعیان اصلاح طلبی که از دوم خرداد 76 کلید خورد در ابتدا برای عموم مردم و جمع زیادی از خواص ناشناخته بود و کمتر کسی از عمق اهداف خطرناک آن اطلاع داشت. این فتنه با شعارهای زیبا و جذاب، و با حمایت برخی یاران انقلاب و افراد باسابقه در انقلاب بسیار شبیه حق می نمود به تدریج از مسیر انقلاب و گفتمان امام خارج و به پروژه منافقین جدید تبدیل شد. این گروه که اهداف و انگیزه های خود را در پشت شعارهای اصلاح طلبانه پنهان کرده بودند با برنامه و روش و استراتژی مشخص اهداف خود را که همان تغییر نظام جمهوری اسلامی است دنبال می کردند و در عین حال برای فریب افکار عمومی این گونه وانمود می کردند که در پی رساندن ایران به قله های پیشرفت و تعالی اند. این گروه آن قدر بر طبل پیشرفت کوبیدند که شعار رسمی ملت ایران "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" ر ا به " استقلال،‌آزادی، پیشرفت" تغییر دادند و رییس جمهور وقت، آقای خاتمی آن را شعار 200 ساله ملت ایران معرفی می کرد! اصلاحات که همواره خواست ملی و عموم مردم بوده و انبیاء و ائمه (ع) به دنبال تحقق آن بوده اند دستمایه این گروه قرار گرفت تا از این طریق بهتر به اهداف خود دست یابند. برای روشن شدن بحث و عدم امکان سوء استفاده از این واژه، آیت الله مصباح یزدی بارها از آن ها خواستند به صورت شفاف، اصلاحات را تعریف کنند ولی تا پایان دوره 8 ساله اصلاحات و حتی پس از آن، هیچ گاه حاضر به ارائه تعریفی از آن نشدند، زیرا می دانستند تعریف دقیق اصلاحات مساوی با نابودی آن هاست؛ چون اگر اصلاح به معنای سالم سازی جامعه و اصلاح روش ها برای رسیدن به هدف مطلوب الهی تعریف می کردند با عملکرد آن ها که جز فساد در جامعه نبود تعارض داشت و اگر آن را به رفرم و تغییر تدریجی نظام اسلامی معنا می کردندـ که منظور اصلی آن ها بودـ در برابر امواج توفنده ملت مسلمان قرار گرفته ریشه آن ها زده می شد. از این رو تمام همت خویش را در مخفی کردن و ابهام این واژه به کار گرفتند .در آن زمان همه تلاش ما در مقالات و مناظره ها این بود که به مردم نشان دهیم هدف آن ها از اصلاحات،‌ تغییر نظام اسلامی و به عبارت دیگر کودتای آرام و مخملی است و آیت الله مصباح از طرح ها و اهداف پنهان آن ها و از چمدان های دلار که از سوی دشمنان آشکار جمهوری اسلامی برایشان فرستاده می شد سخن می گفتند ولی آن ها به جای پند گرفتن، برافروخته شده، با جنجال و هیاهو و فضاسازی های خاص در صدد در ابهام نگه داشتن آن بر می آمدند. ولی گذر زمان از یک یک حقایق پرده برداشت و آن ها را روشن کرد. اتفاقاتی که در دور دوم ریاست جمهوری آقای خاتمی با در اختیار داشتن محلس ششم افتاد کاملا نشان داد که آن ها در صدد تغییر تدریجی نظام اسلامی اند؛ از یک سو حزب مشارکت در بیانیه پایانی اش در سال 83 خواستار حذف "اسلامی " از جمهوری اسلامی و جایگزینی " دموکراتیک" شد و از سوی دیگر آقای خاتمی با هماهنگی مجلس لوایح دوقلو که در آن شرط اسلام را از شرایط نمایندگی حذف کرده و برای جلوگیری از مخالفت شورای نگهبان لایحه افزایش اختیارات ریاست حمهوری که می توان آن را لایحه دیکتاتوری نامید همراه آن از تصویب مجلس گذراند، تا رییس جمهور بتواند شورای نگهبان و مجلسین خبرگان و شورای اسلامی را منحل و رییس جمهور را به یک قدرت علی الاطلاق تبدیل کند و پس از آن تغییر قانون اساسی را در دستور کار قرار داده به  خواست قلبی خود جامه عمل بپوشانند. ولی هر دو لایحه از سوی شورای محترم نگهبان مخالف شرع و قانون شناخته شد وعملا سناریوی فوق ناکام ماند. مدعیان اصلاحات با قرار گفتن در پشت سر آقای هاشمی رفسنجانی در انتخابات نهم تلاش گسترده ای صورت دادند تا از طریق قدرت وی به اهداف ناتمام خود دست یابند؛ ولی اتحاد اپوزسیون داخل و خارج و همه احزاب چپ و راست داخلی نتوانست بر اراده مردم حاکم شود و در نتیجه گفتمان امام و انقلاب احیا شد و جبهه مخالف منزوی گردید. مدعیان اصلاحات با حمایت همه جانبه غرب و بویژه آمریکای جنایتکار با فعال کردن عناصر داخلی و با استفاده از مدل های موفق انقلاب های مخملین در کشورهای اطراف همسایه ـ که وجه مشترک همه آن ها اتهام تقلب در انتخابات و اردو کشی های خیابانی بودـ در صدد کپی سازی آن ها در ایران بر آمدند. کودتای رنگی از نوع سبزبه کمک رسانه های بیگانه و دلارهای خارجی و دخالت مستقیم برخی سفارت های غربی درآشوب ها و اغتشاشات خیابانی درست درهمین راستا انجام گرفت. طراحی شعار "استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی" عبارت دیگری از همان شعار "استقلال آزادی پیشرفت" بود که آقای محمد خاتمی در سال های 80 به بعد دایما آن را مطرح می کرد و در راستای حذف "اسلام" از شرایط نمایندگی و لایحه ی دیکتاتوری ریاست جمهوری بود که مدعیان اصلاحات با زور و فشار و ارعاب و با زور آزمایی خیابانی به دنبال اجرای آن بودند. ملت ایران فراموش نمی کنند که به هنگام به بن بست رسیدن لوایح دوقلو، آشوب های خیابانی و نافرمانی مدنی از سوی اسراییل و امریکا به آن ها پیشنهاد شد؛ آشوب هایی که گرچه در آن زمان بنا به دلایلی ناکام ماند ولی در انتخابات دهم با بیش از یک سال برنامه ریزی و سازماندهی به اجرا در آمد. آن ها می خواستند از این طریق و با اردو کشی خیابانی از نظام وانقلاب و رهبری امتیاز بگیرند و به اهداف خود که تغییر نظام اسلامی است دست یابند.  البته این طرح نیز با هوشیاری مردم ومسوولان در این مرحله شکست خورد و برای همیشه دست آن ها رو شد. به هر حال فتنه ای که از سال 76 کلید خورد و در ابتدا با شعارهای جذاب و مردم پسند فضای کشور را در اختیار گرفت در سال 88 کاملا شناخته شد و امروز کمتر کسی است که از اهداف پیدا و نا پیدای آن ها بی اطلاع باشد. د ر واقع، آن چه را که ما سال ها در مقالات و مناظرات با زحمت در صدد اثبات آن بودیم و جریان مذکور برای فریب افکار عمومی همواره از آن امتناع می ورزید امروز بر همگان آفتابی شده است؛ جمعی از سران جبهه اصلاحات مثل سروش، کدیور، مهاجرانی، سازگارا، اکبر گنجی و ده ها تن از مشاهیر آن ها در آغوش دشمن و در شبکه های خارجی و در شبکه های دولتی آمریکا و انگلیس در خارج از کشور به تحریک عناصر برانداز و آشوب طلب داخلی می پردازند و برخی نیز در ستاد آشوب قیطریه دستگیر و رسما به براندازی نرم اعتراف کردند و جمع کوچکی از آن ها نیز از گذشته خود پشیمان شده، از ملت ایران تقاضای عفو و بخشش کرده اند. بنابر این گر چه مدعیان اصلاحات برای مخفی نگه داشتن اهداف شوم خود در 12 سال گذشته از تعریف اصلاحات طفره می رفتند ولی امروز حقیقت بر همه آشکار شده، معلوم شد که اصلاحات چیست و سران آن چه می خواهند.



کلمات کلیدی : خاتمی، فتنه ای که پس از 12 سال برملا شد

آپلود عکس

آپلود عکس

... ...