شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

**رضا **

**رضا **
مسئول کيهان گفت؛ اين روزها يکي از ترفندهاي اصحاب فتنه که با هماهنگي از آن سوي مرزها دنبال مي‌شود، سوءاستفاده از شعار «اعتدال» رئيس‌جمهور محترم است و افزود؛ اگر در مواضع و مسير حرکت فتنه‌گران دقت کنيد، به وضوح مي‌بينيد که سازش با دشمنان بيروني مخصوصا آمريکا را در پوشش اعتدال‌گرايي دنبال مي‌کنند، اصلي‌ترين ويژگي حرکت جديد آنها، از يکسو مقابله خشونت‌آميز با جريانات و افراد متعهد و قلع و قمع آنها ...
**رضا **
و از سوي ديگر کرنش و تعظيم خفت‌بار همراه با زير پا گذاشتن اصول انقلاب در مقابل دشمنان بيروني است. شريعتمداري گفت؛ اصحاب فتنه، ادامه‌دهندگان راه خوارج در صدر اسلام و در جريان جنگ صفين هستند. در آن هنگام، مالک‌‌اشتر به خيمه معاويه و عمروعاص يعني پايگاه اصلي فتنه نزديک شده بود ولي خوارج به روي اميرالمومنين عليه‌السلام شمشير کشيدند و با اين بهانه که مالک «تندرو» است،
**رضا **
علي(ع) را وادار به بازگرداندن مالک کردند و در همان حال از ابوموسي اشعري به عنوان يک شخصيت اعتدال‌گرا ياد کرده و حکميت او را تحميل کردند.
وحيد 1390
کيهان همون روزنامه اي که فقط با اون ميشه شيشه رو پاک کرد؟؟؟؟!!!!!:D :D :D
**رضا **
پس چه خوب است
**رضا **
امروزه برخلاف آن روزها در صدر اسلام، نگاه مردم به خواص نيست که آلودگي و لغزش آنها باعث لغزش مردم شود. امروزه نگاه مردم به رهبر انقلاب است و خواص آلوده اگر بلغزند به قول حضرت آقا رفوزه شده و سقوط مي‌کنند.
**رضا **
آقاي روحاني بايد «اعتدال» مورد نظر خود را تعريف کند تا زمينه‌اي براي سوءاستفاده از اين شعار وجود نداشته باشد و ماجراي شعار اصلاحات تکرار نشود که آقاي خاتمي تازه در آخرين سال رياست جمهوري خود و بعد از آنهمه افتضاحي که مدعيان اصلاحات به بار آورده بودند گفته بود بايد بنشينيم و اصلاحات را تعريف کنيم!
اين تشبيه تا چه حد درست است؟
چون اگر بخواهيم مقايسه کنيم، درميابيم که در آن زمان *حضرت علي(ع) در حال جنگ بود و چند قدم تا پيروزي فاصله نداشت،* اما *حالا دشمن با ما نمي جنگد! بلکه ما را تحريم کرده است و ما هم هيچ جنگي به صورت مستقيم با او نداريم و فقط مقاومت ميکنيم...*
و حالا که عده اي درخواست مذاکره دارند که شايد از بار فشارها کم شود،آيا مقايسه آنان با خوارج و کساني که ابوموسي را به حکميت فرستادند، قابل قبول خواهد بود؟
و آيا مقايسه کساني که در اين شرايط اصرار بر مقاومت بدون مذاکره دارند با مالک اشتر درست است؟
مرصاد65
باريك آقا رضا. باريك.@};-
به نظر مي رسد *با تامل در تاريخ اسلام و رفتار پيغمبر(ص) و صلح هاي ايشان در خواهيم يافت که مسئول کيهان به بيراهه رفته و مقايسه اي ناعادلانه داشته است...*
خودمانيم ها از اون مقايسه هاست! که ظريف و تيمش رو ابوموسي اشعري دونسته! و خودش و هم نظرهاشو مالک اشتر!
به نظر من اين حرفش هيچ نفعي جز ساختن دشمن براي خودش و دشمن کردن يه عده با تيم مذاکره کننده نداره و بعضي از شيعه ها رو هم به خاطر اين مقايسه از خودش متنفر ميکنه... کاري که موجب اختلاف افکني ميشه
خدا آخر و عاقبت وحدت بينمون رو بخير کنه با اين عقايد
کاش يه هفته وحدت هم بين تشيع تشکيل ميشد
با اين حرف ها و خوارج خواندن ها چگونه ميشود وحدت را برقرار کرد جناب *کربلا 5*؟
فرض کنيد مخالفانش هم در جواب، اين قضيه را با صلح حديبيه مقايسه کرده و اين آقا و موافقانش را به عمر بن خطاب بودن متهم کنند... چرا که يکي از مخالفان سر سخت اين صلح عمر بن خطاب بود...
آن وقت ما چه داريم؟
بالاي 60.000.000 شيعه که همديگر را خوارج، ابوموسي اشعري، طلحه، زبير، و عمر بن خطاب خطاب ميکنند!
ميبينيد چگونه اين دين رحمت و وحدت را به دين اختلاف و نفرت تبديل کرده ايم؟
بحث من سر اتحاد با منافقين نيست برادر من! بحث من اتحاد با کسانيست که صاحبان اين روزنامه ابوموسي اشعري ميدانندش! بحث من اتحاد با کسانيست که مسلمانند، شيعه 12 اماميند ولي اعتقاداتشان با ما فرق ميکند در حالي که خلاف شرع نيست
بحث من بر سر رفتار هاي نابجايي است که به جاي متحد کردن شيعه ها، آنها را به جان هم مي اندازد!
بحث من بر سر بي منطقي اي است که به جاي جواب دادن به سوالها، ديگران را به منافق بودن و خوارج بودن و ... متهم ميکند
*ميثم*
سوء استفاده!!
به نظر شما کاربرد مشورت چيه جناب کربلاي 5؟ اگه همه اعتقادها مانند هم بودند که مشورت کردن و راي گرفتن امري مسخره بود! کاري که به وفور در زمان پيغمبر(ص) توسط آن حضرت انجام ميشد و هيچوقت هم مخالفان نظرش را مرتد اعلام نکرد! بلکه جاهايي هم با آنها همراه ميشد... و به خواستشان عمل ميکرد
در رابطه با پلوراليزمممممم، مشکلش چيه، جناب کربلاي 5؟
گرچه من تا به حال اين واژه به گوشم نخورده بود، و فقط از بعد ديني مسائل را نگاه ميکردم
ببين بزرگوار من وقتي ميگم طرف شيعه 12 اماميه يعني اصول عقيدش، عقيده يه شيعه است، و واضحه که منظورم از تفاوت در عقايد به مسائل جانبي و جزئي بر ميگرده، نه عقيده در توحيد!
در باره صحيح بودن اعتقادات(جزئي يا همون نظر) هم حرفم اينه که بايد با دليل اثبات کرد صحتشون رو نه با نسبت هاي ناروا! از جمله القاب خوارج ، ابوموسي، طلحه، زبير، يزيد، شمر، منافق، و... دادن
**رضا **
رتبه 76
19 برگزیده
2597 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top